دلتنگم
دلتنگِ خیلی چیزها
دلتنگِ همه گذشتنهای بیهوده
روزها وُ شبهایِ رفته
تمامِ آنچه به من گذشت و هرگز بازنگشت
دلتنگِ عهدهایی که ناعهد شد
قولهایی که داده نشد
قرارهایی که فرار شُد
تمام چیزهایی که میشد باشه وُ هیچوقت نبود
تمام بودنهایی که نبود
دلتنگ اونایی که دلِشون برای من هیچوقت قدِ من تنگ نشد وُ
دلتنگِ فردایِ دوستداشتنیای که بی تو هرگز شروع نشُد
ارسالی از طرفDUYGU
صـــدام از گـــريــه ديشــب گــرفـتـه
چــه احـســاسـي چــه بــاروني چــه حــالــي
بـا اشــکام بـاز مــهمــوني گــرفـتـم
همــه چــي هـســت فـقــط جــاي تــو خـالــي
چــه معــصـومــانــه افــتـادي تــو ايــن عکـس
چــه لبــخـند نجـيبـي رو لبــاتــه
تــو مـي خنـدي و مــن گــريــم گــرفـتـه
چقــدر ايــن خـونــه تـشنـه صـداتـه
بُگـــذار هَرکَسی هَر چِه دوست دارَد بِگـــویَد ...
مُهِم ایـــن اَست کِ تُو دُردانِــــــــــــه مَنی...
وَ اَزتَمامِ خوبی ها و بَدی های این دُنیا...
فَقَطُ و فَقَط تُورو میخواهَــــــم
به یــاد داشته باشـ ...
هــر وقتـ دلتنگـ شــدی به آسمـــان نگاه کـن ...
کســی هستـ که عـاشقــانه تــو را می نگــرد و منتظــر تــوستـ ...
اشکـــ های تــو را پــاک می کنــد و دستــ هایتـ را صمیمــانه می فشــارد ...
تــــو را دوستـ دارد ، فقط به خـاطــر خـودتـــ ...
بـه یــاد داشته باشـ ...
هــر وقتـ دلتنگـ شــدی به آسمـــان نگاه کـن ...
و اگـر بـاور داشته بـاشیـ ، میبینــی ستـــاره ها هــم با تـــو حرف می زننــد ...
بــاور کـن که بـا او هــرگــز تنهـــا نیستـی ...
فقط کــافیستـ ...
عـآشقــانهـ بهـ آسمــــــــان نگــاهـ کنیـ
نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
ایـــن آرامــش ظــاهــر و ایــن دل نــا آرام
چقــــدر خستـــــــه ام میـــکنــد…!
دلم بهانه ات را می گیرد
چقدر امشب حس می کنم نبود تو را
صدایت در گوشم می پیچد و من می گویم :
-هان مرا صدا کردی؟
دلم تنگ است…
صدایم کن !
دیدی آخرش منو تنها گذاشت و رفت ، از زمین قلبمو برنداشت و رفت ، دیدی آخرش منو دیونه کرد ، واسه رفتن همین و بهونه کرد ، دیدی اون وعده هایی که رنگی بود ، تمومش واسه قشنگی بود ، دیدی اونی که دلمو بهش دادم ، رفت از چشمای نازش افتادم ، دیدی اونی که می گفت ماله منه ، دم آخر نیومد سر بزنه ، دیدی خط زد اسمم و از دفترش ، رفت و اسپند نزدم دور سرش ، دیدی اون نخواست برم به بدرقش ، دیدی باختم تو مسابقش ، دیدی مهربونیارو زد کنار ، رفت و چشمامو گذاشت تو انتظار ، دیدی رفت گذاشت به پای سرنوشت ، گفت شاید ببنیمت توی بهشت .....
ارسالی از طرف minaf
دلتنگــــی پـیــچـیـــــــــده نـیـســتــــــــ . . . !
یــــکـــــــ دل . . . !
یــکـــــــ آســـــمـــــان . . . !
یــکـــ بــــــغـــــض . . . !
و آرزو هـای تـــرکـــــــ خـــــــورده . . . !
بــه هـمــیـــن ســـــــادگـــــــی
ارسالی ازطرف سپیدگل
باید یادم باشد...وقتی
بغض دارم؟
آرام نـیستم؟
دلم بـــرایش تـنگ شده!
حــــوصله هـیـچـکس را نــــدارم؟!
…
یــاد لحظه ای بیفتم کـه
او... هــمه ی بی قــــراری هــایم را دیــــــد
امـــــــا !!!
چـشمـهایش را بست و رفــت… !
آنقدر به این روزهای تلخ عادت کرده ام که وقتی میخندم٬
قلبم تیر میکشد...
بیچاره دلم!!
چه زود عادت میکند٬ به نبودن هر آنچه میخواست....
من از تو هیچ نمیخواهم
فقط....
فقط به آن لعنتی که عاشقانه دوستش داری
بگو حلالم کند!
هنوز که هنوز است٬
شب ها را با یاد تو میخوابم...
رفت ....
اما مرا بزرگ کرد رفتنش
عاقل کرد ...
یاد گرفتم اعتماد بیجا تنهایی به بار دارد
یاد گرفتم وابستگی برای خداست نه بنده هایش
میبینمش .... اما
برایم طعم گذشته را ندارد
تلخ شده است !!!
ساعتها نگاهش هم بکنم گوشه ای از دلم نمیلرزد ...
رفتنش چنین خنثی کرد دلم را
که
برای خودش هم تکانی نخورد ....!
ارسالی از طرف minaf
میگی مهم نیست اما زمانی که میبنیش داغ دلت تازه میشه
میگی مهم نیست اما تا بهش فکر میکنی اشک تو چشمات جمع میشه ...
میگی مهم نیست اما زمانی که خیلی تنهایی عکساشو نگاه میکنی و باهاش حرف میزنی ...
میگی مهم نیست اما بعضی اوقات دستت میره رو شمارش که زنگ بزنی ... نزنی .... بزنی ...نزنی !!!
میگی مهم نیست اما هی عکسشو جلو ، عقب میبری و میبوسیش !!!
میگی مهم نیست اما شبا تاصبح خوابت نمیبره ، با خودت میگی چیکار میکنه ؟
میگی مهم نیست اما میخوای بدونی الان کجاست و چیکار میکنی ...
میگی مهم نیست اما میدونی چقدر مهمه !
میدونی خیلی دوسش داری ولی میگی مهم نیست
نگو مهم نیست
بگو مهمه اما نیست
ارسالی ازطرف minaf
خــسته ام!خــسته ی نــبودنــت..!
خســته از روزهــایی کــه بـــی تــو شـــب مـــــی شـــود.
وشـــب هـــایی کـــه بازهــم بـــی تــو مــــــی گــذرد
تــا کــه طلــوع و غــــروبـــی دیــگــــر بــیایـــند
وبـــاز هـــم گـــذر زمـــان هــا کـــه
بـــــی تــــو مــــــی گــذرد!
مـــــــی گذرد...!
مـــــی گــذرد و بــاز هـــم مـــــی گذرد...
خیلی سخته به کسی فکر کنی
کهداره به کس دیگه ای فکر میکنه
تو توی خیالت داری با اون زندگی میکنی
ولی اون توی واقعیت با یکی دیگه
عشق من. . . . .. . . . . .
بهاری دیگر از راه می رسد
اماتو باز هنوز نرسیدی.... . . . . ..
تو در کدام جمله نهفته ای؟؟؟؟
از کدام واژه دلگیری
تو قلب نوشته های منی همیشه
چشمانم لبالب اشک شده این لحظه ها
درگیر هوایی هستم که . . . . . . .
بوی بغض های درگیر مانده در گلو را می دهند
باز همان حس غریب به سراغم امده
همان حسی که
......من خیـــــــــــــــــلی دوستـــــــــت دارم.........
بعضی ها را هرچقدر هم که بخواهی
“تمام” نمی شوند ….
همش به آغوششان بدهکار میمانی !
حضورشان”گرم” است ؛
سکوتشان خالی میکند دل ِآدم را …
آرامش ِ صدایشان را کم می آوری !
هر دم هر لحظه “کم” می آوریشان …
آخ که چقدر کم دارمت ….
دیوانگی شاخ و دم ندارد
همین که ساعتها و روزها
به فکرو خیال کسی هستی که به فکرت نیست
خود نوعی دیوانگیست
عطر ها و آهنگ ها بی رحم ترین عناصر زمینند...
بی آنکه بخواهی...تورا تا قعر خاطراتی می برند
که برای فراموشیان تا پای غرور جنگیدی...
ارسالی از طرف شیما
گــاهـی شــایـد لازم بـاشــد ،
از یــاد ببـــریـم
یـــاد آنهـــایی را که ،
بــا نبـــودنشان
بـودنمـــان را ،
به بازی گـرفــتند . . . !!
ارسالی از طرف rosha
ﺁﻏﻮﺵ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗــــــﻮ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ
ﺗــــــﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ...
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﻫﻢ ﺗﻮﯾﯽ
بچه بود ..... و من بزرگش کردم ....
حالا هم که بزرگ شد منو تنها گذاشت ....
یادش افتاد که یه زندگیه دیگه داره و من اضافی هستم
ارسالی ازطرف عشق خسته
ايــن روزهـــا در مـــن
حــالـتِ فــوق العـاده اعـلام شـــده است
بـيـــش از حــدِ مـجــــ ــ ــ ــ ــ ــاز
دلـتـنـگــــــ شــــده ام...
ارسالی ازطرف علی مددی
ســــــــــــــــــــــــلامتی ه اونی که دلم واسش خیلی تنگه.
اما بهش قول دادم مزاحمش نشم...
ســـــــــــــــــــــــــــ لامتیه اونی که آرزوی داشتنش واسه منه و وصالش واسه رقیب من....
ســـــــــــــــــــــــــلا متیه اونیکه فقط خوبیشو خواستم ولی همه جا نشست بدیمو گفت....
ســــــــــــــــــــــــلام تیه اونی که میدونم بهم خیانت میکنه.
اما خودمو گول میزنم و میگم دروغه.....
ســـــــــــــــــــــــــلا متیه اونی که حتی با هزار تا بدی که در حقم کرده اگه بازم بیاد طرفم دلم نمیاد برنجونمش....
ســـــــــــــــــــــــــــ ــلامتیه اونیکه تا فهمید چقد دوسش دارم شروع کرد به اذیت کردن....
و ســــــــــــــــــــــلامتیه اوناییکه دلشون مثل من از یه بیمعرفت خــــــــــــونه.... —
ارسالی ازطرفerfan
من از راه رفتن های بی تو خسته ام
از این همه تنهایی و بی کسی خسته ترم
من از طلوع خورشیدهای بی تو بیزارم
از شب های بی کسی بیزارتر
پس کی تمام میشود این بی کسی های دلم
یا تو به من برسی یا من به مرگ برسم
دلم تنگ ست در این غربت سرای پر شرارت
نفس هایم تماماً آه و درد است از مرارت
بنالم من ز سردیِّ زمان و شبنم درد
ببندم چشم هایم را ز اندوه تب سرد
سرم بر دامن دلتنگی و چشمم به دلدار
خدایا پس چرا حسرت به دیدار دل یار؟!
دلت که براشون تنگ میشه
بوی خوبشون تو ذهنت میپیچه
و اونقدر دلت هواشونو میکنه
که دوست داری محکم بغلشون کنی !!!
مهرت به هزار چهره آراسته است
زيباييت از رونق گل كاسته است
هرگز نشدم آنچه تو مي خواسته اي
امــــــــا تو هماني كه دلم خواسته است
سحرنزدیک است
به زودی خورشید دامن طلایی رنگش را برزمین می گستراند
وخرامان خرامان به سوی زندگی می آید
خدایا
کمک کن دراین سیاهی شب راه را گم نکنم
سهراب : گفتی چشمها را باید شست ! شستم ولی..... گفتی جور دیگر باید دید! دیدم ولی..... گفتی زبر باران باید رفت رفتم ولی او نه چشم های خیس و شسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه ی باران ندیده
ارسالی از طرف سهیلا
نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام
مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم
تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و غم
ارسالی از طرف Milad
یه نفر ازم پرسید : میشناسیش؟؟!
هزارتا خاطره ازت اومد جلوی چشمم ،
اما فقط یه لبخند زدم و گفتم : میشناختمش…
ارسالی از طرف پسر خوب
صد دفعــه بهتــ گفتمـ با "دلمـ" بازیـــ نكنـ!
ببینـ...
خرابشـ كردیـــ!
دیگه عاشقـ نمیشــ ــه
خیالتـــــ راحتــــ ــــ شــد؟
ارسالی از طرف پسر خوب
من هیچ نمی خواهم ...
تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشم های خسته ام باشد
خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد
دست هایت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشک هایم باشد
و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرهم کهنه زخم های زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم ...
وقتی دلت گرفته باشد،
وقتی هنوز با هر چیز بزرگ و حتی کوچکی دلت میشکند...
وقتی ساده بغض میکنی و ساده میشکنی...
وقتی زمین و زمان هم که دست به دست هم دهند باز حالت خوش نشود،
وقتی هیچ کس با تو صادق نیست چه فایده !
چه فایده که تمام سبزه های دنیا را به هم گره بزنی و زیر لب دعا کنی...
چه فایده خودت را گول بزنی که همه چیز خوب است....
با چشم و گوشت چه می کنی که داد میزنند واقعیت را....
چه فایده که آدمی....
چه فایده که میفهمی .....چه فایده که.....
وقتی نخواستت...
آروم بکش کنار...
غم انگیز است اگر تو را نخواهد..!
مسخره است اگر نفهمی...!!!
احمقانه است اگر اصرار کنی..!!!!!!