تورا دوست دارم همچون قطرات باران بی اندازه,زندگی بخش,لطیف,آرام,بی نهایت
دو شنبه 27 مرداد 1393 ساعت 21:6 |
بازدید : 783 |
نوشته شده به دست shahram |
(نظرات )
سهراب : گفتی چشمها را باید شست ! شستم ولی..... گفتی جور دیگر باید دید! دیدم ولی..... گفتی زبر باران باید رفت رفتم ولی او نه چشم های خیس و شسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه ی باران ندیده